وضعیت بافت تاریخی اورژانسی است/ قاسمزاده: در سیاستگذاری و برنامهریزی کنار هم باشیم
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۰۲۱۶
سومین قسمت از فصل دوم برنامه تلویزیونی «اصفهان من» شب گذشته روی آنتن رفت و موضوع احیای بافتهای تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. علی قاسمزاده شهردار اصفهان و حسین مسجدی عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان از مهمانان این قسمت از برنامه بودند و شهروندان و کارشناسان نیز به طرح دغدغههای خود پرداختند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سومین قسمت از فصل دوم برنامه تلویزیونی «اصفهان من» شب گذشته روی آنتن رفت و موضوع احیای بافتهای تاریخی مورد بررسی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد حسین ریاحی، استاد دانشگاه: اگر جای شهردار بودم، برای حفظ هویت تاریخی و ابنیه اصفهان برنامهریزی قابل توجه و ویژهای داشتم، در این راستا برای اینکه اصفهان بهعنوان شهری دارای ابنیه و اماکن تاریخی شناخته میشود و امروزه یکی از شاخص ترین شهرها به عنوان فخر جامعه ایرانی و فرهنگ و تمدن اسلامی است باید در بافت فرسوده و تعدیل و تخریب آن به حفظ هویت شهر و آثار توجه ویژهای شود.
علی قاسم زاده شهردار اصفهان: هویت یعنی وجه تمایز، خصوصیتی که هر شهر را از دیگر شهرها متمایز میکند و در اصفهان این وجه تمایز بافتهای تاریخی و نشانههایی است که از گذشته به یادگار باقی مانده است و از این آثار باید صیانت و حفاظت کرد.
همانطور که هیچ شخص متشخصی نباید شخصیت خود را تخریب کند، هیچ شهر متشخصی نباید به سمتی رود که عناصر شخصیتی آن مخدوش شود.
حسین مسجدی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اصفهان: اگر جای شهروندان نقاط مختلف جهان باشیم و مختصر آشنایی با واژه اصفهان داشته باشیم، با شنیدن این واژه بی شک آثار و ابنیه و بافت تاریخی اصفهان به ذهنمان میرسد که مجموعهای از بناها، عمارات و گذرها است.
موفقیت در احیای بافت مدیون مدیریت واحد و مستقل و آگاهانه شهرداری استلیلا پهلوانزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه خوراسگان: اگر جای شهردار بودم، ابتدا درباره بافتهای تاریخی اصفهان مطالعه جامعی انجام میدادم، زیرا مطالعات سالهای گذشته به روز رسانی نشده است و در مرحله بعد طرح جامعی برای بافتهای تاریخی شهرستان تهیه میکردم، زیرا بسیاری از مشکلاتی که برای بافتهای تاریخی رقم میخورد، در اثر نبود طرح جامع است و در مرحله بعد ارزش بناهای تاریخی را برای شهروندان بالا میبردم تا شاهد تخریب این بافت توسط مالکان آنها نباشیم و در نهایت راه را برای ورود سرمایه گذاران به بافت تاریخی تسهیل میکردم.
شهردار اصفهان: این نکته که درباره بافت تاریخی طرح جامعی نداریم، درست است، اگر به صورت نقطهای وارد شدهایم هرچند هر اثر تاریخی در جای خود با اثر دیگر متفاوت است، اما وقتی موضوع بافت و پهنه مطرح میشود، در کنار دیگر نقطهها باید طرح یکپارچه برای آن بافت یا محور را مدنظر قرار دهیم و اتخاذ تصمیم در مورد نقاط باید متأثر از نگاه جامع به بافت باشد. دستگاههای زیادی میتوانند نقش آفرینی کنند که حضور آن دستگاهها به معنای سرمایه گذاری مالی نیست و اراده و اختیار آنها و مجوزهایی که میتوانند صادر کنند اهمیت زیادی دارد و به صورت خلاصه میتوان گفت در سیاستگذاری و برنامهریزی در کنار هم قرار بگیریم، اما در اجرا شهرداری تحت نظارت همان دستگاهها وارد میدان میشود.
ضوابط تسهیلگرایانهای داریم که مورد بیمهری و بیعنایتی قرار گرفته و بخشی از آن به دلیل برداشت و تفاسیر متفاوت مسئولان است؛ یعنی اگر بین شهرداری و نهادهای مربوطه همگرایی وجود داشته باشد، شهروندانی هستند که با علاقه برای احیای این بافت اقدام میکنند، امیدواریم بتوانیم گذشته را جبران کنیم و هر نهاد به سهم خود این ضوابط را اجرا کند.
استاد دانشگاه: موفقیت در احیای بافت، مدیون مدیریت واحد و مستقل و آگاهانه شهرداری است، زیرا از دیگر نهادها با توجه به وضعیت مالی فعلی کشور نمیشود انتظار داشت پس کنشگر اصلی در این مسئله شهرداری است که میتواند در این مسئله با برنامهای جامع، فعال باشد.
معرفی بافت تاریخی بهعنوان آثار گران قیمت به جهانیانحسین حاتمینژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: اگر جای شهردار اصفهان بودم، از آن جایی که اصفهان در مقایسه با بسیاری از شهرهای جهان نمونه است، تمام مواردی که تاکنون در اصفهان اجرا شده و حاصل تلاش شهردار فعلی و شهردارهای قبلی بوده است را ادامه میدادم، اما به شرط اینکه قدر این نعمت بینظیر را بدانیم و از هرکدام از این المانها به نحو احسن استفاده، بازاریابی و برندسازی کنیم و جهان را با این مجموعه میراث فرهنگی ایران آشنا کنیم، به حق اصفهان میتواند پایتخت جهان اسلام باشد، اگر با مدیریت خوب، بصیرت بیشتر و داشتن برنامه بلند مدت که در این برنامه راهبردی توسعه شهری باید تمام این مسائلی که در این شهر میتواند معرف فرهنگ غنی ایران باشد، توجه شود.
شهردار اصفهان: باید برنامه راهبردی توسعه شهری را در نظر بگیریم که در دل آن، احیا، برندسازی و معرفی این آثار گران قیمت به جهانیان را داشته باشد.
استاد دانشگاه: در کنار این برنامه راهبردی از واژه اورژانسی استفاده میکنم، زیرا وضعیت حادی که بافت تاریخی سالها دچار آن است و تخریبها همچنان ادامه دارد، میطلبد که برنامه فوری جامعی برای این کار پیشبینی شود، زیرا در محلات مناطق مختلف نیاز به پیشگیری و بلافاصله درمان است؛ همان میزانی که مالک یک خانه سنتی اجدادی درصدد تبدیل هستند و پدیدهای ناهنجار برای بافت است، به همان میزان تصمیم گیری یک مدیر نیز ناهنجار است و موجب آسیب میشود.
اگر نسل جدید را با بافت تاریخی آشنا کنیم، به نوعی امانت را به نسل بعد منتقل کردهایمعبدالخالق محمدی، مشاور آموزش و پرورش ناحیه ۵ اصفهان: اگر جای شهردار اصفهان بودم، با دعوت از کارشناسان، برنامه سازان و مردم سالخورده توانمند که در بافت قدیمی ساکن هستند، برنامههایی را برای آشناکردن مردم با اهمیت، مردمت و حفاظت از این بافتها اجرا میکردم و با دعوت از کارشناسان آموزش و پرورش بخشی از اردوهای مدارس را به سمت بازدید و آشنایی از این بافت میبردم تا دانشآموزان در تعامل با شهروندان ساکن در بافت آگاهی لازم را بهدست آورند و در بزرگسالی شاهد از بین رفتن این بافت نباشیم و در سالهای آینده میزان تخریب کمتری داشته باشیم.
شهردار اصفهان: اگر نسل جدید را با این بافت آشنا کنیم، به نوعی امانت را به نسل بعد منتقل کردهایم و همین آگاهی موجب کمتر شدن تخریب میشود و با شناخت، مراقب و محافظ بافت تاریخی میشوند.
بافت را نباید به چند اثر تاریخی که شناخته شده است، محدود کنیم، در اصفهان به دلیل وجود خورشید گاهی چراغهای کوچک و ستارهها را نمیبینیم، محلات تاریخی مملو از ستارههایی است که هر کدام درخشش خود را دارند.
استاد دانشگاه: نسل جوان بیش از این به این مسائل آگاه هستند و این آگاهی را در شبکههای اجتماعی نسبت به مسائل مختلفی از جمله خشک شدن زایندهرود و تخریب بناهایی همچون مسجد کارونی میبینیم که باید غنیمت شمرده شود.
حسن روانفر، بازنشسته وزارت راهوشهرسازی: اگر جای شهردار بودم، با توجه به اینکه شهردار چگونه شهری هستم فعالیت خود را انجام میدادم؛ اگر شهردار شهر تاریخی هستم به مسائل تاریخی شهر باید توجه کنم.
نگاه کلان به اصفهان شهری تاریخی است؛ دو شاخص مهم اصفهان بناها و بافت تاریخی آن و دیگری باغ شهر است که از قدیم معروف بوده است، اما در حال حاضر از باغ شهر چیزی باقی نمانده، بنابراین باید به بناها و بافتهای تاریخی توجه ویژهای شود.
بهعنوان شهردار باید به کل بافت تاریخی شهر با این برنامه که به چه صورت میتوان این بناهای تاریخی و واجد ارزش را حفظ و احیا کرد، بپردازم، اگر این تلاش مؤثر باشد و بتواند این بافت تاریخی را حفظ کند و به عنوان یک ثروت کلان به آن پرداخته شود، اصفهان به عنوان شهری جهانی مطرح میشود.
شهردار اصفهان: توصیه به من کردند که خودم را شهردار شهر تاریخی بدانم این ادراک قطعاً در کنش، واکنش، احساس و رفتار من تأثیرگذار است، حتماً رعایت میکنم و این ادراک را در خود تقویت میکنم.
استاد دانشگاه: هنوز به صورت نقطهای لکههایی در شهر به عنوان باغ موقوفه یا شخصی موجود است و میتوان آن را به نحوی حفظ کرد، بخشی از مادیها را با پشت سر گذاشتن بی آبی احیا کرد.
امروزه مطالعات روز ثابت کرده است که فرونشستها حاصل از دست دادن سفرههای زیرزمینی است که آبشخور آنها همین مادیها بوده است به هر شکل باید مادیها برگردانده شود حتی اگر بخشی از آن احیا شود به احیای بافت تاریخی کمک میکند.
علیرضا صلواتی، معاون اسبق حملونقل و ترافیک شهرداری اصفهان: اگر جای شهردار بودم، برنامه ریزی جامعی انجام میدادم که مبدا و مقصد آن مشخص باشد؛ بعد از آن با ذینفعان که در این بافت ساکن یا مشغول کار هستند، جلسات مختلفی برای دریافت نظراتشان برگزار میکردم، برنامههای تدوین شده را طبق نظرات اصلاح و طرح جامع را برای ساکنان توضیح میدادم و طی برنامههای حضوری و مجازی از اتفاقی که قرار است برای آن بافت بیفتد، مردم را آگاه میکردم، زیرا اجرای بعضی طرحها در بافتهای تاریخی ممکن است موجب محدودیتهایی شود و در نگاه اول شهروندان همراهی نکنند.
مرحله آخر، گام اجرا است که طرح جامعی که شهروندان به آن آگاه هستند و تفاهم دارند را به صورت گام به گام اجرا کنم و در نهایت اجرای آن هم با مشارکت ذینفعان و بخش خصوصی انجام میشد.
شهردار اصفهان: مسیر درستی را اشاره کردند و باید تمام ذینفعان برای احیای بافت تاریخی همراه شوند تا ایدههای آنها نیز در اجرا نقش داشته باشد.
استاد دانشگاه: شهروندان نقش اصلی را در پدید آمدن و حفظ بافت دارند، زیرا بافت در هر مقطعی از تاریخ هویت ساز و روایتگر است به همین دلیل بازیگر اصلی آن مردم هستند.
در خیابان میرزاطاهر که بخشی از بافت است، تعدادی محله توسط این خیابان به هم متصل شدند و محله جدیدی به نام میرزاطاهر شکل گرفت؛ در حاشیه این خیابان بقعهای به نام ابودردا که ثبت ملی شده بود، وجود داشت و یک شبه خراب شد.
مردم در فرهنگ عامه اصفهانی آش «ابودردا» داشتند که بعد از تخریب این بقعه آش دیگر پخته نمیشود و به این معنی است که یک فرهنگ به همین راحتی از بین رفته است؛ امیدواریم با کمک شهردار از اینگونه موارد دیگر پیش نیاید.
کد خبر 720126منبع: ایمنا
کلیدواژه: بافت تاریخی شهر اصفهان مدیریت شهری شهرداری اصفهان شهر کلانشهر شهردار اصفهان علی قاسم زاده شهردار اصفهان علیرضا صلواتی بافت تاریخی احیا بافت تاریخی بافت تاریخی شهر مرمت بافت تاريخي شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق عضو هیئت علمی دانشگاه بافت های تاریخی شهردار اصفهان استاد دانشگاه بافت تاریخی برنامه ریزی احیای بافت قاسم زاده طرح جامع بافت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۰۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مافیای «بافت تاریخی» به زمین میخورد؟
در چند سال گذشته، طرحها و مصوبات مختلفی بهعنوان نجاتدهنده وِرد زبان مالکان خانهها و بافتهای تاریخی سراسر کشور شدهاند؛ طرحها یا لایحههایی که شورای شهر، شهرداری یا گاهی نمایندگان مجلس مطرح میکردند و هرازگاهی بر سر زبانها میافتادند و نصفه و نیمه اجرایی میشدند، اما بهواسطه قدرت مافیا در بافتهای تاریخی زمین میخوردند و بخشی دیگر از همان ابتدا بیتوجه به حال خود رها میشدند، درست مانند طرح مرمت مشارکتی سازمان میراث فرهنگی و مالکان بناهای تاریخی که حدود ۱۰ سال پیش بهعنوان یکی از نخستین طرحهای کمکی سازمان میراث فرهنگی برای مالکان آثار تاریخی مطرح شد و شاید در چند دور اول، کار بهخوبی هم پیش میرفت، اما بهمرور، بهدلیل نبود اعتبار همیشگی یا همراه نبودن بانکهایی که قرار بود به مالکان وام مرمتی پرداخت کنند، این طرح هم با شکست مواجه شد و البته هنوز هستند مالکانی که با همین طرح قصد نجات خانههای تاریخی خود را دارند.
به گزارش هم میهن، حالا در این شرایط کمتر از یکهفته پیش، شهردار تهران مصوبه «فرآیند صدور پروانه مرمت و احیا، سیاستگذاری تملک و بهرهبرداری و مدیریت بافت و بناهای تاریخی شهر تهران» را به متولیان شهری ابلاغ کرد و هدف از تهیه آن توسط اعضای شورای پنجم و ششم شهر تهران، تجدید حیات و تزریق کاربرد متناسب در بافت و بناهای تاریخی شهر تهران اعلام شد.
حامد سلیمی، مدیرکل معماری و ساختمان شهرداری تهران در زمان ابلاغ این طرح به رسانهها توضیح داد: «در سال ۱۴۰۱ لایحهای بهمنظور سیاستگذاری و اجرای صدور پروانه مرمت و احیای بناهای تاریخی و ارزشمند شهر تهران توسط شهرداری تهران، تدوین و به شورای شهر ارسال شد که پس از برگزاری جلسات متعدد و بررسیهای تخصصی با حضور اعضای کمیسیونهای شهرسازی و معماری، اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران، مقرر شد تصمیم درخصوص تمام لوایح مرتبط به بافت و بناهای تاریخی بهصورت متمرکز صورت گیرد.».
اما این طرح چه بود؛ «شهرداری تهران به منظور حفاظت از ابنیه و بافت تاریخی شهر تهران، کاهش زمان و تسهیل در فرآیند مرمت و احیای آنها، نسبت به صدور «پروانه مرمت و احیا» اقدام خواهد کرد. زیرساختهای لازم و قانونی نیز در حوزههای صدور پروانه مرمت و بهرهبرداری و نظارت بر کاربریهای متناسب با هویت بنای تاریخی برای مرمت و احیای بناهای ارزشمند شهر تهران توسط مالکان و سرمایهگذاران خصوصی ایجاد شده است. معافیت از تمام عوارض مربوط به پروانههای ساختمانی، امکان توسعه بنا به میزان ۲۰ درصد از مساحت اعیان تا سقف ۲۰۰ مترمربع، اعطای کارکرد متناسب جهت احیا و الزام نداشتن به تامین پارکینگ، از مشوقهای پیشبینیشده برای مرمت و احیای ابنیه تاریخی و ارزشمند شهر تهران در اینطرح مطرح شدند.»
الزام تشکیل کمیته سیاستگذاری تملک و بهرهبرداری بناهای ارزشمند و تاریخی تحت مالکیت شهرداری تهران هم در این مصوبه جا گرفتند تا این کمیته به منظور مدیریت واحد و سیاستگذاری متمرکز در حفاظت، مرمت و بهرهبرداری از بافت و ابنیه دارای ارزش تاریخی و هویت فرهنگی شهر تهران تشکیل شود و قرار شد شرایط مناسب برای ورود سرمایهگذاران خصوصی در راستای ارتقای سرانههای خدماتی و افزایش کیفیت زندگی در بافت واجد ارزش تاریخی و فرهنگی شهر تهران ایجاد شود.
حضور «شهردار ویژه» در بافت تاریخی و تدقیق محدوده تاریخی برای عملکرد مجزای شهردار ازیکسو و ازسویدیگر امضای تفاهمنامهای مشترک با میراث فرهنگی شهر تهران برای صدور این مجوزها مطرح شدند تا باتوجه به تعداد ۲۲۰۰ بنای ثبتشدهی ملی و واجد ارزش تاریخی فرهنگی شناسایی شده در پایتخت، زمان پاسخگویی به استعلامات، فرآیند مرمت و احیا، صدور مجوزات تخریب و نوسازی در ابنیه فاقد ارزش و ارائه اطلاعات ابنیه بهصورت شفاف تسهیل شود.
این طرح قبلاً یکبار دیگر هم به صحن شورای شهر تهران رفته بود و بعد از بررسی، نواقص آن اعلام شد، اما بهنظر میرسد همچنان تعیین تکلیف مواردی مانند نحوه صدور مجوز و فرآیند چارت آن هنوز مشخص نشده است، حتی اجرای کلی طرح هم هنوز نکات مبهمی دارد، مثل چگونگی ایجاد تعامل در صدور پروانه یا اصل حضور یک شخص دوم بهعنوان «شهردار ویژه».
یکی از نکات مهم دیگر، اما مخالفت برخی از مدیران میراث فرهنگی با اصل موضوع یعنی صدور پروانه مرمت و احیاست؛ اقدامی که تا پیشازاین هم چندان در حوزه میراثیها مطرح نبود و آنها فقط طرحهای مرمتی را تایید و امضاء میکردند و همین را بهمثابه پروانه مرمتی در نظر میگرفتند، درحالیکه حالا شنیده میشود: «میراث فرهنگی خود را موظف به دادن پروانه شهرداری میداند و از شهرداری میخواهد خود را از اجراییکردن اینطرح کنار بکشد».
سد راه مافیای مرمت بناهاجاد عسگری، یکی از طراحان طرح «صدور پروانه مرمت و احیای بافتها و بناهای تاریخی شهر تهران» دراینباره توضیحاتی میدهد. او میگوید: «این طرح از سوی شورای شهر پنجم تهران ارائه و با حمایت یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای شهر پنجم تهیه شد، هرچند در زمان ارائه در شورای شهر نمایندگان شهرداری هم طرح مشابهی را ارائه کردند، اما درنهایت موارد مهم از هر دو طرح ترکیب و تدوین شد و به مرحله امروز رسید، حتی متولیان میراث فرهنگی هم در جلسات اولیه از حامیان طرح بودند، در چند جلسه بررسی حاضر شدند و موانعی ایجاد کردند تا سرانجام اواخر سال گذشته طرح تصویب شد.»
دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی تهران، مهمترین نقطه مثبت این طرح را قانونمند اجراشدن آن میداند: «در این طرح قرار است مالک بنا سراغ دستگاههای مختلفی برای پروانه اجرایی خود نرود، بلکه قرار است نسبت به مدلهای قبلی قانونمندتر عمل کند.»
به گفته او، این طرح راه را بر مافیای مرمت بناهای تاریخی و حتی کسانی که از تخریب این بناها نسبت به احیایشان سود بیشتری میبرند، میبندد. عسگری معتقد است که با اجراییشدن این طرح و نهاییشدناش در تهران، میتوان آن را به شهرهای دیگر هم بسط داد و حتی بهعنوان یک مدل و قانون درست در دسترس متولیان شهری شهرهای دیگر قرار داد.
شهردار ویژه؟سولماز شمشیری هم که مدیر دفتر توسعه محلی بازار است، درباره این موضوع صحبت میکند و میگوید: «صدور مجوز مرمت و احیا یک فرآیند است که مجوز، یکسمت ماجرا و سمتدیگر، نحوه به اجرا رساندن آن است. معمولاً در قوانین و ضوابط موارد بهصورت کلی نوشته میشوند، اما در زمان اجرا چیز دیگری ترجمه میکنند، دراینمیان بحث تسهیلگری اجرا میتواند از منحرفشدن مسیر جلوگیری کند.»
او ادامه میدهد: «وقتی قرار است بنایی تاریخی مرمت شود، در برخی از نقاط خانه باید بازسازیهایی هم انجام شود، مثلاً سقف چوبی یک خانه نیاز به تعویض الوار دارد، دراینمیان شهرداری میتواند مانع شود و بگوید برای تعمیر سقف باید پرونده تشکیل و عوارض آن پرداخت شود، اما زمانیکه این بحث وارد مصوبه مرمت و احیا میشود، حتی اگر فقط شامل تعمیر سقف باشد، دیگر مانعی از سوی شهرداری نیست و پس از آن باتوجه به کاربریهایی که برای احیای آن بنا مطرح است، دیگر لازم نیست برای تغییر کاربری عوارضی پرداخت شود و درواقع شهرداری از عوارض تجاری شهر میگذرد، این موارد برای نقاطی مانند بازار تهران بسیار کمککنندهتر است، چون در جایی مانند بازار نیاز به مشوق مالی هم نیست، اما شاید در محلات دیگر مشوق مالی کمککننده باشد.»
طی سالهای گذشته شهرداری تهران بهواسطه اقدامات تخریبی که بدون مجوز میراث فرهنگی بارها انجام داده بود، آنطور که باید نتوانست اعتماد میراث فرهنگی و فعالان میراثی را در حمایت از بافتها و بناهای تاریخی شهر جلب کند و حالا براساس این طرح که توسط شورای شهر تهران هم تصویب شده، صدور مجوزهای مرمت و احیا هم قرار است توسط شهرداری انجام شود.
شمشیری درباره صدور پروانه مرمت و احیا توسط شهرداری میگوید: «در حالت کلی میراث فرهنگی بهدلیل بودجه کم سالانه و امکانات و نیروهای کمتری که در حوزه شهر تهران دارد، بهنظر میرسد قدرت و امکانات صدور مجوز مرمت و احیا را ندارد، بنابراین این دستگاه نظارت بر مرمت و احیا را بهعهده گرفته و ازسویدیگر شهرداری دستکم تاکنون بهدلیل صدور مجوزهای مختلف برای تخریب، بازسازی و حتی تعمیرات اساسی و غیراساسی یک فرآیند برای صدور مجوز داشته، نیروهایی را برای این کار تربیت کرده و البته نباید فراموش کرد که بخشی از درآمد شهرداری بر دریافت عوارض استوار است، چون از ابتدا این کار برعهده شهرداری بوده و بهنظر میرسد این نهاد بهتر از هر دستگاهی بتواند آن را به سرانجام برساند. اما اگر میراث فرهنگی هم قدری قدرتمندتر ظاهر شود و بتواند بهجای واژه «دریافت عوارض نوسازی» از بناهای تاریخی، «عوارض مرمت و مقاومسازی» را جایگزین کند و به این موضوع ورود کند، میتواند مرجع صدور مجوز مرمت و احیا هم باشد.
تهران عقب ماندمدیر دفتر تسهیلگری بازار بزرگ تهران با تاکید بر این نکته که شهرهای دیگر کشور دراینزمینه از پایتخت جلو زدهاند، توضیح میدهد: «بافتهای تاریخی شهرهایی مانند کاشان، اصفهان، یزد و شیراز پیشتازتر از تهران برای زنده نگه داشتن بافتهای تاریخی خود عمل میکنند، معتقدم تهران دراینزمینه عقب مانده که یکی از مهمترین دلایل آن را باید همجواری با بازار تهران و تبدیلشدن بخش زیادی از بافت به انبار دانست؛ شاید بهتر است بگوییم برای نجات بافت تاریخی تهران باید از این شهرها درس بگیریم، بعید میدانم آنها نیازی به این طرح داشته باشند.»
تحمیل استفاده از شهردار ویژه در بافت تاریخی، موضوعی است که از سوی شمشیری مطرح میشود. او میگوید: «با این بخش از طرح موافق نبودم، نمیدانم از کجا آمده، بهنظرم یک نگاه تحمیلی است، چون بازار تهران یک مجموعه است که با حصار صفوی (محدوده پیرامونیاش) شکل میگیرد و درهمتنیدگی دارد و باید متوجه بود که مشکل بازار را در بلوک ۱۱۲ هکتاری محصور با خیابانهای پیرامونش نمیتوان حل کرد.»
او با بیان اینکه در شرایط کنونی این محدوده از درون بهشدت متراکم شده و در حال انفجار است و امدادرسانی به این محدوده در مواقع بحران چهبسا امکانپذیر نیست، توضیح میدهد: «در این شرایط اگر قرار باشد نقشی بهنام «شهردار ویژه» بهصورت جداگانه ایجاد شود، ممکن است بحث درآمدزایی آن ایجاد شود که کارها پیچیدهتر میشود. معتقدم شهردار بافت تاریخی گزینه بهتری است؛ اینکه مناطق ۱۱ و ۱۲ تهران شهرداری منسجم داشته باشند، از حضور یک شهردار ویژه که بخواهد راه را از ابتدا طی کند، بهتر است و البته مهمترین حُسن حضور آن در بافت تاریخی، جلوگیری از هدر رفتن اعتبار است.»
براساس اعلام او، متاسفانه در بازار، قدرتهای پنهان و آشکار متعددی وجود دارد و مدیریت شهری در بازار مانند سایر بخشهای شهر هم اکثراً شخصی و سلیقهای است، حال ایجاد شهرداری ویژه برای قلب اقتصادی پایتخت کشور که نقش قوی و جدی در مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی دارد، میتواند مانند یک شمشیر دولبه عمل کند و چه بسا آسیبش برای بازار تاریخی تهران بیشتر از حُسن آن باشد.
چکشکاری نشدهبهروز مرباغی، مرمتگر و شهرساز که چندسال گذشته خانهای تاریخی را در دل بافت تاریخی «اودلاجان» خرید و از آنزمان فعالیت حرفهای خود را در خیابان پامنار انجام میدهد هم به چند نکته اشاره میکند. او میگوید: «اقداماتی که میراث فرهنگی باید انجام دهد در این مصوبه به وضوح مشخص شده است، صدور مجوزها منوط به توافق با میراث فرهنگی است، درست مانند سالهای گذشته که شهرداری قبل از صدور هر نوع پروانهای موظف به استعلام از میراث فرهنگی بود.»
این معمار با اشاره به تجربههای گذشته خود میگوید: «به چشم دیدهام بدنه کارشناسی میراث و بدنه کارشناسان شهرداری معمولاً با یکدیگر همخوان نیستند و زمانی که شهرداری کسی را برای گرفتن تاییدیه از میراث فرهنگی معرفی میکند، گاهی اوقات روند گرفتن مجوز با، اما و اگرهای میراثی، طولانیتر میشود.»
او روند کلی مرمت را در این طرح، مشابه همان روند قدیمی میداند: «مجوز را شهرداری یا مدیر بافت تاریخی قدیمی که حالا همان شهردار ویژه است، باید صادر کند و از میراث فرهنگی استعلام بگیرد. اما دراینمیان یکی از بندهای طرح، روش همکاری با میراث فرهنگی در قالب کمیته فنی مشترک بین شهرداری و میراث فرهنگی است که آن را متفاوت میکند، چون میتواند راهبری صدور مجوزها باشد و اگر چنین کمیته مشخصی دراینزمینه تشکیل شود و صدور مجوزها را در دست گیرد، اتفاقات بهتری رخ میدهد.»
مرباغی معتقد است، مانند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا، باید شهرداری آگاه به همه زمینهها در رأس کار باشد که در عین داشتن تجربه، بتواند هماهنگی خوبی نیز با دستگاهها داشته باشد، در این شرایط به دور از هر نوع ادارهبازی و با خیال راحت کمیتههای مختلف که جز وقت گذراندن کار دیگری ندارند، حذف میشوند: «در گذشته با ایجاد اداره بافت تاریخی تهران، این پست فقط وظایفی را برعهده داشت، اما حکم اختیار برای عملکرد درست نداشت، حالا در این طرح قرار است به فاصله چندماه بعد از ابلاغ این مصوبه، تدقیق محدوده بافت تاریخی تهران انجام شود، بهحدیکه مانند شهردار یک منطقه جدید مسئولیت دارد.»
او مشوقهایی که برای مالکان خانههای تاریخی در نظر گرفته شده مانند تامین نکردن پارکینگ در موارد خاص یا بخشودگی ۲۰ درصد اعیان یک خانه برای ساخت تاسیسات عمرانی را ازجمله این موارد میداند که میتواند یک امتیاز مثبت برای مالکان بناهای تاریخی باشد؛ کسانی که قصد بازسازی بناهای تاریخی خود را دارند. به گفته مرباغی، در این طرح عنوانشده که میتوان به بنای مرمتشده کاربردهای متناسب داد و میتوان خانه مسکونی را با مجوز میراث فرهنگی و کمیسیون ماده ۵ به تجاری (مانند اقامتی) تبدیل کرد، این درحالیاست که کمیسیون ماده ۵ این اختیار را ندارد، برخلاف طرح تفصیلی چیزی را تصویب کند، بنابراین در این شرایط پیچیدگی به وجود میآید و به نظر میرسد در موارد مشابه هم نیاز است تا این طرح چکش کوچکی بخورد، برخی کمیتهها کوچکتر و حتی حذف شوند تا کارها روانتر باشد، هرچند نکات قابلتوجه مثبت زیادی هم دارد.
مسئولیت با کیست؟حالا سوال این است که در این طرح آیا به جرائم بناهای تاریخی، احتمال درخواستها برای توسعه این بناها هم توجه شده؟ اینکه نقش میراث فرهنگی بهعنوان دستکم یک ناظر دقیق کجای طرح است؟ هرچند تاییدیه پروانهها برعهده این نهاد متولی گذاشته شده باشد، اما آیا این همه مسئولیت که به بافت تاریخی و شهردار ویژه (که مشخص نیست عملکرد آن تا چهحد است) سپرده شده، میتواند بهدرستی جلو برود و شخص انتخابشده این کارها را به درستی انجام دهد؟ تخصص فردی که برای این کار انتخاب میشود، چه خواهد بود؟ آیا تیم متخصصی در معاونت بافتهای تاریخی حضور خواهد داشت که کارآمد و مجرب باشد؟
بهنظر میرسد، باید این نکته را هم بررسی کرد که باتوجه به شاکله مهم این طرح که چندینسال هم برای تهیه آن وقت و هزینه شده و حتی جلسات شورای شهر صرف آن شده، همراهی میراث فرهنگی، شهرداری و شورای شهر تا چهحد است؟ همکاریای که تا همین دیروز و در آخرین نمونه آن یعنی ساختمان «تئاتر سنگلج» قابل قبول نبود. وقتی شهرداری بدون اعلام به میراثفرهنگی ساختمان کناری این بنای تاریخی را تخریب میکند و باعث واردشدن لرزش زیادی به بنا میشود، یعنی شهرداری میتواند خود را برای حفاظت از خانهها و بافتهای تاریخی ثابت کند؟
ازسویدیگر نهتنها لازم است ناظران میراث فرهنگی تهران مشخص شوند (سازمانی که کمبودها از کارشناس گرفته تا امکانات بازرسی و نظارتی آن را در اکثر موارد عملیاتی خود ناکام گذاشته)، بلکه تجربه در طرحهای بافت تاریخی ثابت کرده که معمولاً بیشتر به خود ساختمان توجه میشود تا بافت تاریخی؛ بنابراین نیاز است همانطور که برای بافت فرسوده امتیاز و مشوقهای مالی میدهند، برای اجراییکردن این طرح هم، جز مشوق پارکینگ، مشوقهای کارآمدتری داده شود.
حالا بهنظر میرسد مصوبه تازه تصویب شده که شهردار تهران هم در حال ابلاغ آن به همه مراکز بالادستی شهری است، آنقدر سرزنده و کاربردی نیست که به آن امید چندانی داشت، مگر اینکه افراد انتخابشده در مسیر این مصوبه، ارادهای قوی برای اجرا داشته باشند.